حجاب وهویت فرهنگی

حجاب مصونیت است . مصونیت از گناه . پس بیایید این فرصت ها را بشناسیم

حجاب وهویت فرهنگی

حجاب مصونیت است . مصونیت از گناه . پس بیایید این فرصت ها را بشناسیم

تاریخچه پوشش در جهان (2)



 

آلمان قرون میانه
 

پیراهنهای مردانه تا مچ پا، و زنانه تا روی زمین بود. (همان، ص 93)
در اواسط سده ی چهاردهم، کت هاردی مردانه عرضه شد؛ با این تفاوت که قد دامن آن بلند، و تا روی زمین می رسید. (همان، ص 94)
در آن زمان زنان لوازم آرایش مصرف نمی کردند. (همان، ص 95)


آلمان قرن 18
 

ویل دورانت در مورد زنان آلمانی در عهد مزدیک می گوید: «آواز زنگ» اثر شیلر تصویر کمال مطلوب «یک زن خانه دار» را ترسیم می کند که «بسیار با عفت بود، با عقل و درایت محفل خانوادگی را اداره می کرد، به دختران آموزش می داد،...، کلیه لحظات فراغت را با دوک ریسندگی می کرد.» زن تابع شوهر ولی معبود اطفال بود. در خارح از خانه، به جز دربارها، مردان معمولا زنان را از زندگی اجتماعی خود مستثنی می دانستند.
(ویل دورانت، تاریخ تمدن، روسوو انقلاب، جلد 10، بخش دوم، ص 687، 686 / عهد فردریک، امیرنشینها)

سوییس

اسکاتلند و انگلیس
 

جامه های بلند زنان، که از پارچه های طیف ساخته شده دارای طرح پیچیده ای بودند، ساق پاها را می پوشاندند، پوشیدن جورابهای ابریشمی به وسیله ملکه (الیزابت)مرسوم شد و زنها دامنها را روی زمین می کشیدند. (تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 7، آغاز عصر خرد، ص 67)

هلند
 

پوشش زنان و مردان همیشه متفاوت بوده و زنان از پوشش بیشتری استفاده می کردند. اگر تنها سرما و گرما انگیزه بود، این تفاوتها قابل تحلیل نبود. (آسیب شناسی حجاب، ص 45)

اسپانیا در قرون میانه
 

نمونه های اولیه لباسها ساده از دو قطعه تشکیل یافته بود. یکی بلند تا مچ پا، راسته، و بدون آستین، که گاندورا نام داشت، و دیگری که روی آن پوشیده می شد، گشادتر، با آستینهای بلند و فراخ و کمربند. پیراهنی نیز متصل می گردید. مجموع این دو پیراهن برنوس خوانده می شد. امروز نیز مورد استفاده عربهاست. مرد و زن همراه با پیراهنها، شلوار نیز می پوشیدند. ردا، با منشا ایرانی، به پوشاک مردان افزوده شد. ردا آستینهایی تنگ و بلند داشت، که گاه تا زانو می رسید قد آن متفاوت بود، و اغلب دستاری روی آن بسته میشد. با این ردا، شلوار هم می پوشیدند. زنان دامنی پر چین و کوتاه تا زانو، و زیر آن، شلوار می پوشیدند. چادر بزرگ می پوشیدند؛ چادری که تنها شکافی برای دیدن داشت. پوشاک مسیحیان اسپانیایی قرون میانه شبیه مردم ایتالیا بود. (همان، ص 138)

اسپانیا در سده ی شانزدهم
 

در زمان فیلیپ دوم که به سال 1556 به تخت نشست، عفاف و عصمت زنان نه تنها به وسیله مذهب و قانون، بلکه به وسیله شرافت حفظ می شد زنان عفیف مانند زنان مسلمان تقریبا در انزوا و عزلت به سر می بردند. دور از مردها غذا صرف می کردند و بندرت همراه آنان در انظار ظاهر می شدند. و به هنگامی که از خانه قدم بیرون می نهادند، در کالسکه های در بسته می نشستند. خواستگارها در میان کوچه برای دوشیزگان که پشت پنجره های مشبک بودند نغمه سرایی می کردند و بندرت اجازه دخول در منازل آنها را به دست می آوردند، مگر آنکه پدر و مادر هر دو طرف به توافق رسیده باشند. (تاریخ تمدن، فصل دهم، عظمت و انحطاط اسپانیا، ص 325 - ج 7)
زیر دامنی چتری، باب روز بود و اندام به ویژه از کمر به پایین در آن چندان مشخص نبود (همان، ص 143)
داشتن حجاب که از دوره ی مسلمانان در اسپانیا متداول شده بود، کم و بیش در انظار عموم رعایت می شد. (همان، 150 - 151)

اسپانیا قرن 19
 

«علیا مخدرات» (همه زنان علیت مخدره بودند) همه چهره خود را به استثنای چشم ها از مردان می پوشاندند و پاهای خود را چنان محجوبانه از انظار پنهان می داشتند که اگر عاشقان می توانستند لحظه ای آن را ببینند، یکی از شور انگیزترین آرزوهای خود را برآورده می دیدند.
(تاریخ تمدن، فصل دهم، عظمت و انحطاط اسپانیا ص 325، ج 7) زنان در تماشاخانه ها حضور می یافتند ولی در قسمت مخصوص می نشستند و صورت خود را با تور می پوشاندند.
(تاریخ تمدن، عمر طلایی ادبیات اسپانیا، فصل 11، ص 361)

فرانسه قرون میانه
 

در اوایل قرون میانه مردان و زنان فرانسوی همچنان لباسهای طرح رومی را، که شامل دو پیراهن و یک شنل بود، می پوشیدند، زنان انتهای شنل خود را با دست می گرفتند و یا به دور بدن خود می پیچیدند. (همان، ص 75)
در سده ی پانزدهم، سر پوش عمامه ای شکل نیز مورد استفاده قرار گرفت، که موها را می پوشاند، و تشکیل شده بود از عمامه های تو پر، که گاه به شکل قلب ساخته می شد و روی ویمپل به سر می گذاردند. (همان، ص 78)

فرانسه در دوران رنسانس
 

دو نوع شنل وجود داشت که هر دو فراخ و دارای حلقه آستینهای گشاد بود. (همان، ص 113)
مردان موی خود را دور تا دور، در امتداد خط چانه، بلند می کردند. زنان، به شیوه ی ایتالیایی و شبیه به حضرت مریم، موی خود را از میان سر باز، و در پشت گردن می بستند؛ و روی آن با شلقی که برگه هایی در کناره ها و پشت داشت بر سر می گذاشتند . مو اغلب در کیسه ای ابریشمی پنهان می ماند. زنهای اشراف شنلی از پارچه ی مرغوب داشتند که به دور اندام خود می پیچیدند، و با قلاب، تسمه و زبانه یا سنجاق سینه، آن را در جلو گردن می بستند. (همان، ص 114)
ماسک مخمل سیاه با آستر ساتن سفید مورد استفاده ی زن و مرد بود. زنها در خارج منزل، و در تئاتر برای پنهان ساختن هویت شان بر چهره می زدند. ماسکی که نیمی از چهره را می پوشاند نیز متداول بود. نوع تمام چهره دکمه ای در پشت داشت که آن را با دندانها نگاه می داشتند تا ماسک بر چهره بماند. (همان، ص 119 - 120)
زنان به هنگام سوار کاری، در زیر پیراهن خود نوعی دابلت وهمچنین شلواری کوتاه و پف دار می پوشیدند که کال سان نام داشت (همان، ص 129)
در نیمه ی دون سده ی شانزدهم تمام زنان خوش پوش اروپایی از یک نوع ردا استفاده می کردند؛ ردای بلندی تا لبه ی پایین دامن، یقه دار، با آستینهای کوتاه پف دار، که فقط یقه ی آن با قلابی بسته می شد. (همان، 131)

فرانسه قرن 17
 

در زیر دامن گشاد پیراهن، که تا روی زمین می رسید، یک زیر دامنی چتری نه چندان بزرگ پوشیده می شد.
هنگام سوارکاری و یا پیاده روی بر چهره ی خود ماسک می زدند. (همان، 204)
دامنها بلند و پر چین بود و نوعی رودامنی به نام (مانتو) روی آن پوشیده می شد. (همان، 210)
زنان برای آنکه راحت بر اسب بنشینند، دامنی پیله دار می پوشیدند. (همان، 222)
به دنبال حکمی که ریشلیو، مرد نیرومند مذهب و سیاست فرانسه، در سال 1625 نمود، لباسها به مراتب ساده تر از گذشته شد. (همان، 178)
شنل نسبتا بلند به صورتهای گوناگون روی شانه انداخته و آن را مانتو می نامیدند. (همان، ص 181)

فرانسه قرن 18
 

از سال 1750 تا 1770 وقار بیشتری در آنها به چشم می خورد. پوشاک سوار کاری زنان، مانند پوشاک مردان، شامل کت، جلیقه، همراه با دامنی گشاد روی پنی یر، کلاه سه گوشه، یا تری کورن پوشیده می شد.
(همان، ص 241)
انواع مانتیلا، شالهایی بزرگ شبیه به ردا با حاشیه های چین دار مورد استفاده بود. به نظر می رسید که استفاده از شال در سالهای دهه ی 70 این حکومت، رایج گردید. نوع تابستانی آن کوتاه و زمستانی آن بلند بود. برخی از آنها سوراخی برای بیرون آوردن دست و بعضی، سرپوشی از پارچه نرم داشت. نوع بلند زمستانی آن که مانته نامیده می شد سراسر جلوی آن با دکمه بسته می شد. نوع تابستانی مانتیلا، یا مانتل، روی سر انداخته و به حالت آزاد در جلو گردن بسته می شد. و یا دو سر آن از روی سینه به شکل ضربدر به پشت سر برده شده و به هم بسته می شد. (همان، ص 242)
ماکارونیها گروهی از جوانان بی بند و بار انگلیسی بودند. که پس از بازگشت از سفری سیاحتی در ایتالیا، باشگاه ماکارونی را در انگلستان بنیاد نهادند، و از آن پس لباسهایی که شکل و طرح افراطی و یا غیر متفاوت داشت، به آنها منتسب گردید (ص 252)
روپوش زنان، انواع کلاه، باشلق، و عمامه از پارچه های تور و کرپ بود. باشلق به سر پوشی اطلاق می شد که با برگه یا بند در زیر چانه بسته شود. (همان، ص 277)
زنان زیر لباس خود، زیر پوش، زیر دامنی و جوراب بلند می پوشیدند.
بالاپوشی بلند با چندین لایه شنل سرشانه بود که برشی همانند برش پیراهن داشت. (همان، ص 285)

فرانسه قرن 19
 

در زیر دامن سوارکاری، شلواری چسبان از تریکو، تا روی پنجه پا، پوشیده می شد، که در پایین آن نواری دوخته شده بود که از زیر کفش می گذشت. (همان، ص 299) قد دامن بلند تا مچ پا و یا تا روی زمین بود. پنج تا شش زیر دامنی در زیر دامن اصلی پوشیده می شد.
در سالهای دهه ی 40، همراه با لباس شب، روسری شرقی را به شکل عمامه به دور سر می پیچیدند. (همان، ص 323)
لباس سوارکاری زنان شامل کت و دامنی بود از پارچه ی دودی موسوم به لندن سموک دامن، بلند و پر چین، و کت، کوتاه. زیر کت پیراهنی پوشیده می شد. زیر دامن، چندین زیر دامنی، و همچنین شلواری از کتان لطیف سفید با چینهایی به عرض 5 سانتیمتر در دم پا پوشیده می شد. در این دوره برای نخستین بار کت و دامن زنانه به بازار آمد. (همان، ص 334)

فرانسه قرن 20
 

کت و دامن پوشیدن در خیابان اختصاص یافت. (همان، ص 398)
از همان سال به بعد دامنها کوتاه تر شد تا به زانو رسید. و این، امری بی سابقه در تاریخ پوشاک به شمار می رفت. (همان، ص 419)
در این دهه طرح لباسها چنان بود که اندام صاف و بدون برجستگی می نمود. (همان، ص 420)
زنان سوار کار شلواری می پوشیدند بلند تا مچ پا که تا زانو گشاد و از زانو به پایین تنگ بود و به درون چکمه فرو می رفت.

برهنگی به بهانه پیشرفت
ـ سال 1947 و جلوه های نو
 

در دوران جنگ جهانی دوم برای صرفه جویی در مصرف پارچه و راحتی در حرکت قد لباسها کوتاه بود. (همان، ص 447)
در سال 1950 شلوار برمودا که مردان انگلیسی از آن در مناطق گرمسیری استفاده می کردند، متداول گردید و در سال 1953 به آمریکا راه یافت و در کنار دریا، مناطق گرمسیر و حتی در شهر نیویورک به هنگام تابستان مورد استفاده قرار گرفت (همان، ص 482)
از زمانی که «کلارک گیبل» هنر پیشه آمریکایی، در یکی از فیلمهای سالهای دهه سی، پیراهن خود را از تن بیرون آورد و تماشاگران دیدند که او زیر پیراهن بر تن ندارد، نپوشیدن زیر پوش در میان جوانان متداول گردید. (همان، ص 483)

منابع این فصل:
1. کتاب زن در آینه تاریخ، علی اکبر علایقی

2. تاریخ تمدن ویل دورانت، جلدهای 10، 9، 7
3. تاریخ لباس، روت کاکس، شیرین بزرگمهر.
منبع: حریم ریحانه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد