حجاب وهویت فرهنگی

حجاب مصونیت است . مصونیت از گناه . پس بیایید این فرصت ها را بشناسیم

حجاب وهویت فرهنگی

حجاب مصونیت است . مصونیت از گناه . پس بیایید این فرصت ها را بشناسیم

زن در دوران قاجار


جامعه ایران در عصر قاجاریه وارد مرحله جدیدی از تحول و تغییر سیاسی اجتماعی گردید که با دوران ماقبل آن تفاوت چشمگیری داشت. شکل گیری حرکت مشروطه خواهی ایرانیان بر تحولات سیاسی آینده ایران تاثیرات زیادی بر جای گذاشت. حکومت مستبد پادشاهی در طول تاریخ بر زندگی سیاسی و اجتماعی ایرانیان اثرات منفی و زیانباری گذاشته بود. اعمال یکجانبه قدرت و پاسخگو نبودن حاکمان در قبال اقدامات و کارهای خودسرانه و بی قید و بند، انزجار و سیاست گریزی را در میان توده های مردم فراهم آورده بود. نگرش و شیوه حکومت پاتریمونیال (پدرسالاری) و بازتاب آن بر حوزه اجتماعی جامعه، زنان را بیشتر از مردان در رنج و مشقت قرار می داد. اگر مردان اجازه ورود و مشارکت حوزه سیاسی را نداشتند، در عوض در حوزه اجتماع راحت و آسان تر می توانستند به اقدامات گروهی و جمعی دست بزنند اما زنان نه تنها در حوزه سیاسی بلکه در حوزه اجتماعی هم از قدرت منسجم شدن و حرکت جمعی در جهت تحقق خواسته ها و تقاضاهای زنانه برخوردار نبودند. از نیمه دوم قرن نوزدهم، به ویژه در عصر ناصری حرکت های مخالفت گرایانه با تصمیمات سیاسی کارگزاران حکومتی و عمال آن ها پدیدار گردید. در واقع این مخالفت ها سبب حضور و مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در کنار مردان گردید.

وظایف زن در خانه
 

سعیده سلطانی مقدم مراقبت از کودکان از جمله وظایف مهم زنان بود، هر زن ایرانی غالباً فرزندان بسیاری به دنیا می آورد. به دیل ازدواج های زودرس اغلب زنان در سن سی سالگی مادربزرگ می شدند. وظایف مادری برای مادران در عهد قاجار با توجه به ازدواج زودرس فرزندان محدود به چند سالی بود، به قولی، کودکان فقط تا سن 11 تا 12 سالگی زیردست مادر، بزرگ می شدند. در خانواده های معمولی زنان علاوه بر پرورش کودکان به وظایف دیگری چون آشپزی، نظافت منزل، دوخت و دوز لباس های افراد خانواده و خرید خارج از منزل را نیز به عهده داشتند. آنان در کنار این مسوولیت ها به کارهای دیگری چون قالی بافی، پشمریسی و دیگر هنرهای دستی نیز می پرداختند.

نقش زنان در تولیدات اقتصادی
 

زنان در عهد قاجاریه، خواه از طریق تولید برای خانواده و خواه تولید برای امرار معاش نقش مهمی در معیشت خانواده ایفا می کردند، این نقش در اقتصاد کشور بی تأثیر نبود. استفاده از نیروی جسمی زنان، در تولیدات دامپروری و کشاورزی بود. در میان قبایل ترکمان، ازدواج با زنان بیوه، به دلیل تجربیاتی که آنان در قالی بافی و دامپروری داشتند، از اولویت بیشتری برخوردار بود. قدر و قیمت یک زن تا حد زیادی بر اساس مهارت های تولیدی او مشخص می گردید. هر دختری بعد ازدواج فرش دستباف خود را به خانه شوهر می برد، تا از طریق دقت و حوصله ای که در آن به خرج داده، حوصله و وفاداری او نسبت به همسرش معلوم گردد. یکی از عرصه های اشتغال رایج زنان خدمتکاری آن ها با عناوین متفاوتی چون «گیس سفید» و دایه در نزد خاندان های متمول بود، به طوری که وجود آن ها از عوامل مهم در به گردش درآوردن چرخ زندگی خانواده های متمول به حساب می آمد، چرا که زنان این قبیل خانواده ها، به خاطر حفظ ظواهر اشرافی حتی المقدور از پرورش کودکان خودداری می کردند و نسبت به وظایف دیگر یک زن خانه دار، نظیر آشپزی، خرید از بازار و نظافت منزل نیز بیگانه بودند. زنان علاوه بر مشاغل خدماتی به طبابت سنتی با تکیه بر گیاهان دارویی می پرداختند، زنان در یکی از تکایای تهران آن روزگار، بیمارستان و یا درمانگاه عمومی تشکیل داده بودند و از مراجعان که اکثر بانوان بودند، معاینه به عمل می آوردند. زنان عهد قاجار در مبادلات تجاری و بازار نیز در سطح بسیار محدودی سهیم بودند؛ بدین صورت که یا مانند فروشندگان دوره گرد به فروختن پارچه در منازل می پرداختند و یا اینکه در خیابان ها مشغول دست فروشی می شدند، از جمله در بازار «وکیل شیراز» و در «مسجد نو» و «شاه چراغ» این شهر زنان به کار«دست فروشی» مشغول بودند. جالب است! بدانیم که زنان در اواخر دوران قاجار و در زمان سلطنت احمدشاه (1327-1343 ه. ق.) وارد نظمیه می شدند و به عنوان پلیس مخفی در مکان هایی که به وجود آنان نیاز بود به خدمت می پرداختند.

زن در جامعه
 

فعال ترین بعد حضور اجتماعی زنان در دوره قاجار شرکت در مراسم عزاداری ماه محرم، روضه خوانی و نمایش های تغزیه بود. مشاهده مراسم نمایشی تغزیه که در واقع بازسازی حوادث خونین عاشورای حسینی بود، از علایق وصف ناپذیر زنان بود. کسب اجر اخروی نیت برای توبه از معاصی، افزودن بر اطلاعات دینی، دیدن رجال سیاسی، روحانیون و مراجع بزرگ و شنیدن مواعظ آن ها در کنار بازیگری حزن انگیز و دلنشین «تعزیه گران»، لذت در جمع، واقع شدن و مشارکت در طبخ غذا و تناول آن به خصوص برای زنان طبقات محروم از انگیزه هایی بودند، که به حضور زنان در این مراسم قوت می بخشید. مشارکت اجتماعی زنان در صحنه های اجتماعی همواره با پوشش سخت سنتی و ملاحظات اخلاقی مبنی بر تفکیک زنان از مردان همراه بوده است. پاره ای از زنان در دوران قاجار حتی به حکمرانی نیز رسیدند. «حُسنِ جهان» خانم ملقب به «والیه»، از دختران فتحعلیشاه، سال ها در کردستان شخصاً با کمال استقلال حکمرانی کرد. «فخرالملوک» دختر«ناصرالدین شاه» مدت زمانی در قم دست اندرکار رتق و فتق امور شهر بود.

فعالیت فرهنگی زنان
 

عده محدودی از دختران این امکان را داشتند که در محدوده خانه با استفاده از اعضای باسواد خانه مثل پدر یا برادر به آموختن سواد بپردازند. دختران عامه اجتماع از طریق مکتب خانه ها موفق به آموختن سواد می شدند. «جمشید ملک پور» ارتباط زن ایرانی با هنر نمایش را اواخر دوران مظفری می داند. یعنی زمانی که «تاج ماه آفاق الدوله» به ترجمه نمایشنامه «نادرشاه» می پردازد. برای اولین بار در زمان سلطنت «احمدشاه» زنان ارمنی بازیگری در تئاتر را آغاز کردند، آن ها نه تنها در مجامع خصوصی و یا دربار بلکه برای عموم نیز نمایش اجرا می کردند.

فعالیت سیاسی زنان
 

زنان در جریان نهضت مشروطه یا خود حضور داشتند و یا مشوق مردان در نهضت بودند. آن ها در صورت عدم توانایی شرکت مستقیم، از ایثار کمک های مالی در راه پیشبرد اهداف مشروطه دریغ نداشتند. زنان در لحظه لحظه ی این حرکت مهم سیاسی و اجتماعی فعالانه حضور داشتند و هنگامی که مخالفت با دولت آغاز شد و مردم در مسجد شاه تهران بارها و بارها بست نشستند، زنان نیز عهده دار مسوولیت های مهمی بودند. آنان ضمن همراهی با مردان در آوردن علما به مسجد برای سخنرانی، مسئولیت حفظ جان علما را هم بر عهده داشتند. ضمن اشغال اطراف منبر، آماده می شدند، تا در صورتی که طرفداران استبداد قصد بلوا و اغتشاش داشتند به سرکوب آن ها بپردازند. در سال 1338 ه. ق. انجمن مخدرات وطن به ریاست «بانو آغابیگم» در تهران تأسیس شد. هدف این انجمن دفاع از استقلال کشور، مخالفت با وام گرفتن از بیگانگان و نیز جلوگیری از خرید کالاهای خارجی و تبلیغ مصرف کالاهای داخلی بود. هنگامی که مردم شهرهای تهران، تبریز و رشت و دیگر شهرهای ایران در حمایت از مجلس و مخالفت با اولتیماتوم روسیه جهت اخراج «شوستر» آمریکایی به اعتراض می پردازند، زنان تهران نیز خود را برای دفاع از کشور آماده کردند و مصرانه در امر تحریم کالاهای روسی و انگلیسی شرکت می کنند. در همین زمان از سوی برخی از نمایندگان، زمزمه هایی در باب پذیرش اولتیماتوم روس ها آغاز شد؛ لیکن زنان در حالی که مسلح بودند، به سمت مجلس حرکت کردند و از رئیس مجلس اجازه ملاقات خواستند و به او هشدار دادند؛ اگر وکلای مجلس در انجام فرایض خود و محافظت و برقرار داشتن شرف ایران تردید نمایند، مردان و فرزندان و خودمان را کشته و اجسادشان را همین جا می اندازیم.

تاثیر زنان در اقتصاد دوران قاجار
 

بحران ها و مشکلات اقتصادی در دوران قاجار همواره عرصه را به مردم تنگ می کرد. گرانی نان از جمله مهم ترین و حیاتی ترین مشکل اقتصادی مردم این دوره بود زنان اغلب در اعتراض به وضع بحرانی نان پیش قدم بودند و به طرق مختلف به ابراز نارضایتی می پرداختند. «اعتمادالسلطنه» در کتاب خود در باب گرانی نان می آورد: یکشنبه 6 شعبان 1309 ه. ق. عصر، ناصرالدین شاه به خانه امام جمعه رفته بود، در آنجا شنید که زن ها باز از گرانی نان شکایت کرده بودند. در جامعه عهد قاجار، فاصله چندانی بین کودکی و ازدواج دختران وجود نداشت. دختران اغلب از هفت تا سیزده سالگی ازدواج می کردند. عواملی چون دستیابی به استقلال اقتصادی، رشد سریع دختران در آن روز و پایین بودن میانگین عمر به دلیل شیوع بیماری در افزایش این ازدواج های زودرس موثر است. دختران و پسران هیچ گونه اختیاری در برگزیدن همسر آینده خود نداشتند. رایج ترین شکل ازدواج عقد دائم بود. از دیگر شیوه های رایج ازدواج، ازدواج موقت یا صیغه کردن دختران و زنان بر اساس قرارداد و توافق بود. فقر مالی نیز سبب می شد تا خانواده ها به ازدواج موقت دختران خویش رضایت دهند. صیغه کردن زنان در عرف جامعه کاملاً قابل قبول بود و زن های صیغه ای پس از به پایان رسیدن دوره قرارداد به آسانی به عقد دائمی اشخاص دیگر درمی آمدند. شکل دیگر ازدواج شامل دختران یا زنانی می شد که از طریق جنگ ها و یا دزدیده شدن و یا تجارت برده، اسیر و فروخته می شدند. نظام چندزنی در شهرها، معمولا مختص به اشراف بوده است؛ ولی در ایالات نیز رواج داشت. در بین ایالات بلوچ حتی مردان کم بضاعت نیز گاه تا 8 زن می گرفتند و این نیز به این دلیل بود که زن در ایالات نه تنها هزینه ای برای شوهر نداشت؛ بلکه نیروی تولیدی کارآمدتری نسبت به شوهر به حساب می آمد.

نظام خانوادگی در دوران قاجار
 

در نظام خانوادگی دوران قاجار، حق طلاق با مرد بود. درخواست طلاق از سوی مرد با بهانه و یا بدون بهانه برای اجرای آن کافی است. نازایی و خروج از جاده عفاف از عمده ترین دلایل طلاق زنان بوده است. گاه نیز بد قدم بودن زن به هنگام ورود به خانه همسرش می توانست؛ دلیل طلاق باشد. زن در مورد خاصی چون عدم دریافت نفقه از مرد، انحرافات اخلاقی و یا ناتوانی جنسی مرد، می توانست درخواست طلاق نماید. با وجود مجاز بودن طلاق، این مسأله به ندرت رخ می داد. در واقع سرنوشتی که پس از طلاق در انتظار زن بود، او را از طلاق بر حذر می داشت. وظیفه نگهداری کودکان از سوی مردان و مشکل پرداخت مهریه نیز مردان معمولی جامعه را نیز از فکر طلاق زنانشان منصرف می کرد. «پولاک» می نویسد: در داخل خانه آرایش زنان غلیظ تر و پوشش آن ها سبک تر و کمتر است. در خانه زن معمولاً سر خود را با پارچه یا شالی می پوشاند که گوشه های آن از پشت آویزان است و پیراهن، عبارت از پارچه ای نازک و ابریشمی به رنگ صورتی یا آبی که گلدوزی شده با حاشیه های طلایی می باشد. کلیه زنان ایرانی از هر قشری، علاقه زیادی به استفاده از طلا و جواهر به عنوان زینت آلات از خودنشان می دادند. زینت آلات نقره ای مخصوص قشر محروم و کم بضاعت، اغلب به صورت دستبند و انگشتر نقره ای به کار می رفت، گردنبندهای نقره ای مخصوص نوکر و کلفت سیاه پوست از خانواده عیان و اشراف بود.

کدبانویی زنان ایرانی
 

خانم «کارلاسرنا» در مورد کدبانوی زنان ایرانی می نویسد: خانم های ایرانی در تهیه مربا و شیرینی سلیقه خاص و طولانی دارند. اغلب اوقات وقتی که آن ها برای دیدار کسی می روند، به عنوان ابزار محبت مقداری از شیرینی های دست پخت خود را پیشاپیش می فرستند. خدمتکاران، آن ها را در سینی هایی که رویش روپوش قلابدوزی شده، انداخته شده است، به خانه دوست مورد نظر می بردند.


منبع: ماهنامه دنیای زنان شماره71
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد