
بانوی مجتهده سیده نصرت امین
........................................................
ایشان که سراسر عمر پر برکتش را صرف تعلیم و تعلم معارف
اسلامی کرد، نمونه منحصر به فرد یک اسوه و راهنمایی ارزنده برای نسل امروز،
خصوصا دختران و بانوان کشور ماست. بانو امین تألیفات گران قدری در
رشتههای تفسیر قرآن، حدیث، حکمت، فقه، اصول و اخلاق از خود به یادگار
گذاشته است. و از طریق حوزه علمیه خواهران و دبیرستان دخترانه پایهگذار
حرکت علمی و معنوی زنان در عصر خود شد. شخصیت علمی و تقوایی این عالم ربانی
خود حجتی است بر اینکه زنان متعهد جامعه اسلامی میتوانند با طی مدارج
عالی علم و معرفت، منشأ خدمات عظیم و ارزشمند علمی و فرهنگی قرار گیرند و
در عرصه تربیت و تعلیم جامعه نیز پیشتاز باشند.
همزمان با نهمین سالگرد
رحلت این بانوی عظیمالشأن «کنگره بزرگداشت بانوی مجتهده امین» به همت
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شاگردان و دوستداران ایشان، در اصفهان برگزار
شده است. مجله پیام زن به همین مناسبت و در جهت انجام وظیفه خود نسبت به
معرفی شخصیتهای عالیقدر زنان کشور، اقدام به درج گوشههایی از زندگی پربار و
دستاوردهای علمی این بانوی بزرگوار و گزارشی از کنگره فوق مینماید.
از
معاونت محترم فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در تهیه مطالب مربوط
به بانو امین و گزارش کنگره با مجله پیام زن همکاری نمودند تشکر میشود.
نگاهی گذرا، به یک زندگی پربار
حاجیه خانم سیده نصرت بیگم امین (معروف به بانوی ایرانی) در سال 1265 هجری شمسی در
اصفهان
متولد شد. پدر ایشان حاج سید محمد علی امین التجار اصفهانی فردی مؤمن و
سخاوتمند بود و مادر، بانویی بسیار شریف، متعبد و خیرخواه.
خداوند پس از
سه فرزند پسر، این دختر را به ایشان عطا میدارد. مادر، با روشن بینی در
چهار سالگی فرزند را برای آموزش قرآن و فراگیری خواندن و نوشتن به مکتب
میفرستد، در حالی که فضای حاکم بر آن ایام به گونهای بود که کمتر
خانوادهای به خود اجازه میداد دختری را برای کسب دانش به مکتب یا مدرسه
بفرستد و چه بسیار والدینی که آموزش و آشنایی با خط و نوشتن را برای دختران
خود جایز نمیدانستند.
به این ترتیب بانو امین به تحصیل ادامه میدهد
تا این که در 15 سالگی با پسر عموی خود حاج میرزا ملقب به معین التجار که
از بازرگانان سرشناس و معتبر اصفهان بود ازدواج میکند و به خانهداری و
تربیت فرزندان مشغول میشود. اما این امر نیز نمیتواند مانع ادامه تحصیل و
عشق به مطالعه و تحقیق ایشان در معارف اسلامی شود بانو امین صاحب 8 فرزند
شد که 7 تن از آنها در زمان حیات ایشان به مرگی زودرس درگذشتند و فقط یک
فرزند پسر برایشان باقی ماند و خود، این واقعه را ابتلاء و آزمایش حقتعالی
تعبیر میکرد.
این بانوی فاضله با پشتکار و تلاشی بینظیر به تحصیل
صرف، نحو، بلاغت، تفسیر، علم، حدیث، فقه، اصول، فلسفه و عرفان میپردازد و
با وجود مشکلات متعددی که در فضای حاکم بر آن ایام برای زنان در امر تحصیل
وجود داشت، طلبگی و تحصیل خود را در سطوح عالیه نیز ادامه میدهد تا این که
در چهل سالگی مرتبت و تسلط علمی ایشان مورد تأیید علما و مراجع تقلید وقت
قرار میگیرد و به دریافت درجه اجتهاد و روایت نایل میشود.
بانو امین از چهل سالگی تا پایان عمر با تألیف کتب، تدریس، پاسخگویی به پرسشهایی دینی مردم و ارشاد دختران و زنان میپردازد.
آثار ایشان عبارت است از
1ـ اربعین الهاشمیه (به زبان عربی)
2ـ جامع الشتات (به زبان عربی)
3ـ معاد یا آخرین سیر بشر
4ـ النفحات الرحمانیه فی الواردات القلبیه (به زبان عربی)
5ـ اخلاق (ترجمه کتاب ابنمسکویه)
6ـ مخزن العرفان (تفسیر قرآن در 15 جلد)
7ـ روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی
8ـ مخزن اللئالی در مناقب مولی الموالی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
9ـ سیر و سلوک در روش اولیاء و طریق سیر سعداء
حجتالاسلام
و المسلمین سیده نصرت بیگم امین در سال 1344 با سرمایه خود مکتبی به نام
فاطمه سلام اللّه علیها و نیز دبیرستانی دخترانه تأسیس میکند و به این
ترتیب برای بسیاری از دخترانی که به واسطه جو حاکم بر آن ایام و با توجه به
کشف حجاب و این که دبیران مرد در دبیرستانهای دخترانه تدریس میکردند، از
نعمت تحصیل منع شده بودند، زمینه ادامه تحصیل را فراهم میآورد.
ایشان
همچنین در کانون تبلیغات و تعلیمات دینی بانوان اصفهان به تدریس معارف و
تفسیر قرآن و پاسخگویی به سؤالات میپردازد و تا پایان عمر پربرکت خود به
تعلیم و کوشش در جهت رشد علمی و معنوی دختران و زنان اهتمام میورزد.
این
حکیم الهی که نسبت ایشان با سی واسطه به حضرت علی علیهالسلام میرسد، پس
از یک عمر خدمت خالصانه در سن 97 سالگی در بیست و سوم خرداد ماه 1362 هجری
خورشیدی به جوار رحمت الهی شتافت و مزارش در اصفهان زیارتگاه اهل علم و
تقواست.
مراحل تحصیل و مراتب علمی
در روزگاری که در زمینه تحصیل علوم
و معارف دینی، بالاتر از سطح روخوانی قرآن کریم، کمتر مجال و امکانی برای
دختران وجود داشت و ممانعتهای شدیدی در فرستادن دختران به مکاتب و مدارس به
چشم میخورد، بانو امین به وسیله مادرش که بانویی متعبد و متدین بود، از
چهار سالگی به مکتب فرستاده میشود و با کلمات قرآن و خواندن و نوشتن آشنا
میشود. به گفته ایشان خانم معلم «پیرزنی است با چوب بلند تنبیه، و فضای
مکتب، همان فضای رعبآور مکتبخانههای قدیم» و او در این محیط تحصیل را
آغاز میکند و از خاطرات آن روزها چنین نقل میکند
«در 7 ـ 6 سالگی که
به مکتب میرفتم، معلم همیشه به مادرم میگفت دخترتان گوشت نپز است که
نمیپزد. تدریس به او بیفایده است و در نهایت چیزی نخواهد شد. بیهوده او
را به مدرسه نیاورید!»
به این صورت بانو امین تحصیل را آغاز میکند تا
حدود یازده سالگی که به تحصیل زبان عربی میپردازد. ایشان از خاطرات زمان
کودکیاش چنین میگوید «درست به یاد دارم در اوقاتی که با بچههای هم سن
خود بودم، مثل آنها تفریح و گردش نمیکردم، بلکه بیشتر مشتاق بودم تنها
باشم تا بتوانم فکر کنم، زیرا گمشدهای در وجود خود احساس میکردم. حتی اگر
در مجالس عمومی میرفتم، باز در حال تفکر بودم، و در مقام این که پا از
جاده شریعت بیرون نگذارم.» هنگامی که بیست ساله میشود به سبب شوقی که به
کسب دانش داشته است به تحصیل فقه و اصول و تفسیر و علم حدیث میپردازد. خود
ایشان در این مقوله میگوید «همواره لطف پروردگار بدرقه راهم بود و حین
تحصیل گاهی حالات خوش و نورانی نصیبم میشد.»
در همین ایام به حکمت و
فلسفه روی میآورد و دیری نمیگذرد که ذوق عرفانی در او پدید میآید و به
کشف و شهود مطالب عارفانه شایق میشود و طی مراحل و منازل سیر الی اللّه
میکند.
بانو امین برای مصونیت از تعرض آلودگی جو بیحیا و بیحجابی
پهلوی، همه این دروس را در خانه تعلیم میگیرد. در وادی علم و معرفت معضل
بسیار بود، اما روح تشنه او نیز در جست و جوی محبوبی بود که سالها سراغ از
او میجست و خود میگفت «هیچ بدبختی بالاتر از این نیست که آدمی از محبوبش
دور باشد.» و این بانوی عارف به نفحات رحمانی، در راه کسب علم با حدیث
استقامت میورزند و خود نقل میکند که وقتی به مطالعه مشغول میشد، بارها
نزدیکان و خویشاوندان او را ملامت میکردند که آن چه میکنی جز بطالت و
کسالت نیست و او تمامی اینها را برای رضای دوست تحمل میکرد و با وجود فضای
حاکم بر جامعه و ملامتهای اطرافیان، مؤمنانه به راه خود ادامه میداد و
چنین بود که درهای حکمت به رویش گشوده شد.
در مورد آموختن علوم و کسب
معارف، این بانوی فاضله چنین اظهار میدارد «در نوشتههایم کمتر از امور
خارجی کمک گرفتهام. نمیگویم که از غیب خبر دارم، اما اغلب معنویات و
معارف را از استاد فرا نگرفتهام و غالب نوشتههایم با ارشاد و کمک «او»
بوده است.»
جدیت این حکیم الهی در امر تحصیل به حدی بود که میگفت «هیچ
چیز نمیتواند کلاس درس را تعطیل کند، حتی مرگ فرزند.» یکی از اساتید بانو
امین، مرحوم آیتاللّه حاج میر سید علی نجفآبادی نقل کرده است «روزی
شنیدم فرزند ایشان فوت شده است. فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد
کرد؛ ولی بر عکس دو روز بعد کسی را به سراغم فرستاد که برای تدریس به منزل
ایشان بروم و من از این علاقه ایشان به درس و
تحصیل، سخت تعجب کردم.»
به
این ترتیب او بیشتر علوم را در خانه و نزد علامه فقیه آیتاللّه سید محمد
علی نجفآبادی و شیخ مرتضی مظاهری فرا گرفت، تا این که تحصیل و تحقیق
ایشان در سن چهل سالگی به حدی میرسد که بعضی از علما و مراجع تقلید از
جمله مرحوم آیتاللّه العظمی محمدکاظم شیرازی، آیتاللّه العظمی
عبدالکریم حائری و آیتاللّه ابراهیم حسینی شیرازی اصطهباناتی، البته پس
از امتحان و طرح پرسشهای بسیار و دریافت جوابیههای مکفی و مطمئن، به ایشان
اجازه اجتهاد و استنباط احکام شرع میدهند. خانم امین همچنین از
آیتاللّه محمدرضا نجفی اصفهانی، حجتالاسلام والمسلمین مظاهری نجفی
اصفهانی اجازه روایت دریافت میدارد و به آیتاللّه العظمی مرعشی نجفی و
حجتالاسلام والمسلمین زهیر الحسون نیز اجازه روایت میدهد.
آیتاللّه
آقا سیدمحمد علی نجفآبادی از اساتید برجسته بانوامین که ایشان فقه و اصول و
حکمت را نزدشان خوانده بود، گفتهاند «حکمت را داییام به من درس داد و
یکی نیست که من به او درس بدهم. من میخواهم به این خانم درس بدهم که از من
یادگاری باقی مانده باشد.»
زمانی که بانو امین اولین کتاب خود را به
نام «اربعین هاشمیه» نوشت و این کتاب به حوزه علمیه نجف رسید و علما از آن
استقبال کردند، آیتاللّه آقا سیدمحمد علی نجفآبادی در تکمیل تشویقهای
علما گفتند «بانوامین هر چه در این کتاب نوشتهاند، از تراوشات فکری خودشان
بوده است و ربطی به تعلیمات من ندارد.» بعد از نگارش همین کتاب بود که
علما در صدد برآمدند تا از ایشان امتحان اجتهاد بگیرند و برای اولین بار
خانم امین در مقام تنها بانوی مجتهده عصر خود قرار گرفت و علما و افراد
زیادی از کشورهای اسلامی برای ملاقات و گفتگو با ایشان به نزدشان آمدند.
علمای معاصر از جمله آیتاللّه العظمی مرعشی نجفی، علامه طباطبایی، استاد
محمدتقی جعفری و اساتید حوزه و دانشگاه نیز با ایشان ملاقات و گفت و
شنودهایی داشتهاند.
بانوی عالمه امین، عاشق تحصیل بود و تحصیل بخشی از
برنامه روزانه ایشان بود که به عنوان وظیفه به آن مینگریست. و در زمانهای
که هنوز در بسیاری محافل و مجالس بحث سر این بود که ایا اصولاً زن، انسانی
در رتبه مرد است و آیا جامه کمال تنها برازنده قامت مرد است یا زن را نیز
نصیبی از کمال هست؟ مرتبت و موفقیت علمی و عرفانی ایشان بدانجا رسید که
اکابر و اعاظمی از علما و عرفا، حضور در محضر ایشان را مایه فیض
میدانستند. این بانوی عالم ربانی سالهای متمادی در راه تحصیل علم و مقامات
معنوی زحمتها کشید و عملاً به جهان اعلام کرد که زن حتی در محیط اجتماعی
نامساعد و با وجود موانع و مشکلات، با رعایت کمال تقوا میتواند به تحصیل
علم ادامه دهدو مقام شامخی را هم احراز کند و راه را برای دیگران نیز هموار
سازد.
منبع:سراج